|
نگاهی به سفر کرزی به امريکا
خبری، به ملاحظه رسـید که سـفر حامد کرزی به امریکا مورد توجه اکثر مردم، شـخصیت ها، رسـانه ها و محافل قرار گرفـته اسـت. اگر بیاد داشـته باشـیم از مدتی اسـت که امریکا در تلاش اسـت تا ورود و موجودیت خود را در افغانسـتان جنبه قانونی داده و به موازات آن پایگاه های دایمی نظامی خویش را در کشـور ما گشـایش بدهـد؛ که این موضوع در سـفـریکه وزیر دفاع امریکا، رامس فیلد، در افغانسـتان داشـت با وضاحت تمام مطرح گردید که حامد کرزی جرئت آنرا نکرد تا صراحتاً به این پیشـنهاد امریکا جواب مثبت بدهـد؛ و تصمیم در این مورد را به پارلمان آیندهء افغانسـتان موکول نمود. آقای رییس جمهور بر آن شـد تا با رهبران احزاب، شـخصیت ها و نماینده گان لویه جرگه قانون اسـاسی ــ که اکنون صلاحیت قانونی خودها را از دسـت داده اند ــ ملاقات و درین مورد مشـوره نماید، که از جانب آنها خواسـتهای دیگر مطرح گردید، مبنی بر ارزیابی کشـته شـده گان افغان بوسـیله بدرفتاری نظامیان امریکایی در افغانسـتان، و واگذاری اختیارات بیشـتر در مورد فعالیت های نیـرو های امریکایی در کشـور به دولت افغانسـتان. که البته حامد کرزی نیز با این خواسـت وارد امریکا شـد. در مذاکراتی که صورت گرفـت این دو موضوع اصلاً مورد توجه مقامات قـرار نگرفـته برعکس در مورد بـرخورداری «آزادی عمل» نظامیان امریکایی تاکید بعمل آمد؛ و« پیمان همکاری های سـتراتیژیک » توسـط دو رییس جمهور به امضا رسـید.این سـفـر و توافقات حاصله، از جانب بعضی محافل و شـخصیت های افغان مورد اسـتقبال قـرارگرفـته، ضروری و موجه دانسـته شـد؛ و بعضی هم آنرا غیر ضروری و یک سـند اسـارت بار دانسـتند. اما آقای کرزی سـفر خودرا " سـفـر بسـیار پـر بار و سـرشـار از موفقیت های چشـمگیر"(؟ ؟) توصیف نمود.با وجود اینکه بر اختلافات شـان در زمينه عمليات نظامی آمريکا در خاک افغانسـتان سـرپوش گذاشـته شـد. به هـر صورت موضوع حضور دراز مدت نظامیان امریکایی در افغانسـتان که از این پیمان سـتراتیژیک بر می آید، مسـاله ایسـت قابل بحث: از اینکه حضور امریکا و جامعهء جهانی در شـرایط موجود برای باز سـازی افغانسـتان و مبارزه علیه تروریسـم مسـاله ایسـت ضروری جای شـک نیسـت؛ ولی، در عین حال، چگونگی این بازسـازی و مبارزه بر علیه تروریزم نیز در جایش موضوعیسـت قابل بحث که ازبحث حاضر خارج اسـت. ولی آنچه این قلم می خواهـد بازگو نماید این اسـت که این دراز مدت به چه مفهوم می تواند تلقی گردد. اولاً اینکه کلمهء دراز مدت میتواند به معنای بی انتها و غیر محدود تلقی گردد، که شـاید سـالها و حتا قـرن ها را در بر بگیـرد. درین صورت سـوال اسـاسی ایکه مطرح می گردد اینکه آیا پـرابلم افغانسـتان و بخصوص مبارزه بر علیه تروریزم ــ که اخیراً مصالحه و همکاری با رهـبران آنها بدون در نظر داشـت سـابقهء کاری و سـیاسی شـان طرح شـده اسـت. ــ و جلوگیری از خطر خارجی آنقـدر وخیم اسـت که نمی شـود در مدت کوتاهی و یا مدت قابل پیش بینی قابل حل باشـد؟ و یا نمی توان حد اقل با همسـایه گان ــ در مدت قابل پیشب بینی ــ از در مسـالمت و حسن هـمجوار پیش آمد؟ ویا اینکه نمی شـود پیش شـرط هایی برای آن تعیین نمود؟ از قبیل به نتیجه رسـیدن دعوت به مصالحه(!) (؟) و یا قلع و قمع کامل تروریسـتان و غیره. آنچه مسـلم اسـت این که امریکایی ها با نیـرو های نظامی شـان برای مدت های طولانی در افغانسـتان خواهـند ماند. مثال های زندهء آنرا میتوان در جهان دید. از جمله هم اکنون نیروهای امریکایی در آلمان مسـقـر هسـتند. اما به این موضوع نیز باید باور داشـت که کشـور ما برای بقا و باز سـازی خویش به کمک جامعه بین المللی نیاز مبرم دارد که جای مباحثه نیسـت. اما نحوهء این کمک ها و تقاضا های دول کمک کننده در قبال کمک های شـان را نباید از نظر دور داشـت. زیرا آن کمکی که برای ملت اسـارتـبار باشـد و به اسـتقلال، تمامیت ارضی، غرور ملی و مقـدسـات مردم لطمه وارد نمایــد، نمی تـوانـد مورد قـبـول و اسـتقبال مردم قرار گیرد. بی جهت نیسـت کـه حـامـد کـرزی از اشـتباهات نیرو های امریکایی در عملیات نظامی یـاد آور میـشـود و ایـن را یکی از عـوامل تحـریکاتِ تظـاهــرات اخیـر میـدانسـت. به هـر صورت کمک ها باید بی شـایبه و بشـر دوسـتانه باشـد. در قبال کمک های ارایه شـده نباید امتیازاتی طلب گـردد که منجر به اسـارت مردم و کشـور ما در برابر کشـور کمک کننده شـود. از تمام حـرکات و تلاش های امریکا درین مورد بر می آید که از کشـور ما امتیازات نهایت بزرگ توقع دارد. و این از خصلت امپریالیسـتی آن کشـور ناشی اسـت. موقعیت جیوپولتیک کشـور ما در آسـیای مرکزی چنان اسـت که هـر نیـروی مقـتدر جهانی با تمرکز قوایش در آن می تواند از آن به نفع خوداسـتفاده کند. و این از نظر سـتراتیژیسـت های امریکایی و کمپانی های بزرگ، تجاری و نفتی امریکا و سـرمایه دارنیکه طعمه را چون عقاب ها از دور مورد نظر داشـته بر آن حمله می کنند، بدور نمی ماند. به هـر صورت به نظر نگارنده، بر این توافق سـتراتژیک امریکا و افغانسـتان باید شـک و تردید منطقی را در نظر داشـت و این را بگذاریم به آینده و اینکه پارلمان افغانسـتان با چه ترکیبی و چه ماهـیتی تشـکیل می گردد و در قبال این گونه مطالب جدی کشـوری چه تصمیمی اتخاذ می نماید ویا مراجعه به آراء مردم صورت بگیرد. در نهایت عملی که در پی آمد این توافقات انجام میگیرد از همه گویا تر خواهـد بود و بر نیات قدرتهای جهانی روشنی خواهـد انداخت " تا سـیاه روی شـود آنکه در غـش باشـد."ٱ
|
|
© کانون فـرهـنگی « نی»
1 /6 / 2004 |